آقاجان . سلام . یوسف زهرا کاش لیاقت بیش از این داشتم. کاش اونقدر توانایی داشتم که با افتخار دست اندرکاری باشم جهت تعجیل در ظهورت.
یابن الحسن. آقای من جایی خوندم برای تعجیل در فرجت نباید نشست. باید ایستاد ...نه باید راه افتاد . باید دوید..... دست بکار شد.
آقاجان اومدم بگم التماس دعا خودت این لیاقت رو بده تا این آرزو به عمل برسه....
به امید دستهای یاریگر تو هستم یا بقیةالله(عج)
وصل یار
بردار از رخ پرده را ای ماه دل آرای من
کز نازنین سیمای تو روشن شود سیمای من
جانم ز هجران سوختی آتش به جان افروختی
سوزد دل از هجر و فراق ای وای من ای وای من
دل میگدازد سوی تو جان پر کشد در کوی تو
در دل ستانی شهرهای ای یار بیهمتای من
هر دم شمیمی میرسد زان کوی عطراگین تو
تا بزم سرمستان ببر جانا دل شیدای من
من بیقرارم بیقرار در انتظار وصل یار
چشم نتظارم روز و شب آمال من سودای من
هر کوی و برزن سرکشم گیرم نشان از کوی تو
کن الفتی ای دلربا با این دل تنهای من
..............ادامه (اشعار از بزرگواریست که توی سایت بچه های قلم ذکرش شده)
توکلم بر خدا
و به امید دستهای یاریگر تو یا اباصالح المهدی(عج)