سلام علی ال یاسین ----۶۰

 

دلم از قند لبت آب شده

شب من خسته و بی تاب شده .

خواهم ای دوست فدایت بشوم

کشته ی زمزمه هایت بشوم

آقاجون عرفه رسید ......................

عشقت نهفته در دلم  مهرت سرشته با دلم کِی می شود حل مشکلم

یابن الحسن یابن الحسن

یک شب به دیدارم بیا تا من به اشک دیده ها شویم کف پای تو را

یابن الحسن یابن الحسن

تو خوب خوبی . من بدم گفتی بیا . من آمدماز درگهت مکن ردم

یابن الحسن یابن الحسن

آقاجون درک لحظه های با تو بودن رو نصیبم کن . آقاجون . شیرینی با تو بودن رو با تلخی مصیبتهای فراوانی که دورم رو گرفته عوض کردم . از آدم بون بوی و حسی ندارم . تبدیل شدم به عروسکی متحرک. که سعی داره زمان رو سپری کنه ...........

آقاجون.......

توکلم بر خدا 

و به امید دستهای یاریگر تو یا اباصالح المهدی(عج)