سلام علی ال یاسین ----۶۵

جز تو کس ندارد ای با خبر از راز همه خبر از گریه ی بی صدای من خدای من

 

آقاجون تا به کی دربه در و دلنگرانت باشیم

بی خبر از تو به دنبال نشانت باشیم .

حاجتم پشت سرت خواندن یک رکعت عشق

تا دمی شنونده ی صوت اذانت باشیم .

امروز روز پرواز رسول گلهاست. روز شهادت امام صبرو استقامت و اقتدار و فردا آخرین روز ماه صفر، سالروز سفر امام هشتم.حضرت رضا(ع).

یا رضا دل تشنه ام. تشنه اینکه این همه رنج رو به ترنج ضریحت گره زنم.

آقاجون........ /

زائر بارانیم، آقا به دادم می رسی؟

بی پناه و خسته و تنها،به دادم می رسی؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه ی زهرا به دادم می رسی؟

همیشه ممنون و سپاسگزار خداوند مهربانیها هستم که من رو از اول عمر در همسایگی شما قرارداد. یا علی بن موسی بن جعفر. آقاجان . من از زندگی شما هشتمین امام معصوم فقط چند خطی محدود میدونم.

اینکه،11 ذیقعده سال 148ه.ق بود که دنیا برای آمدن شما آماده شد.

اینکه، بعد از سالهای تاریک زندانی بودن پدر بزرگوارتان و پس از پر کشیدنش شما عبای امامت بر دوش نهادید.

اینکه،تو ای رضای آل مرتضی به نیرنگ مامون در سال 200ه.ق به مرو دعوت شدید. مرو، بصره، اهواز، دزفول، اهواز، اصفهان، طبس، سرخس، نیشابور و نهایتاً مرو را با عطر سخنان حکمت آمیزت از نزدیک معطر شد.

اینکه دست کفر دست به کار شد و انگورها که کامت را شوکران شدند . دیگر خمار عشق خسته ات کرده بود و دستهایت رو به آسمان شدند . اینبار هشتم است که بی وقت و ناگهان مرغان خاک دست به کار اذان شدند.

این چند خط و شاید کمی بیشتر نهایت آنچیزیست که از دوران زندگی شما میدانم یا ضامن آهو.

ولی از باران رحمت الهی که بر سرما دوستداران بی وفایت می بارد دنیا دنیا رحمت دیده و شنیده ام. زبانم اکنون قادر به تشریح آنچه که سالی کنار پنجره های فولادین صحن اسماعیل طلایی در نیمه یشب به چشم دیدم نباشد. شب اربعینی که لابلای بیماران و دلشکستگان نشسته به انتظار میگشتی و دستهای شفا بخشت رو بر زخمهایشان میکشیدی. من هم همان نزدیکها نشسته بودم و ناظر بر آنچه که اتفاق میافتاد و ناباورانه و بهت زده شاهد بودم. شاهد الله اکبرها و یا حسین گفتنهایی که به فریاد بلند میشد. اشکهای شوق و امیدی که سرازیر بود. دستهای لرزانی که به شکرگزاری به سوی آسمان بلند میشد و سرهایی که سجده شکر میگزاردند.

یا علی بن موسی الرضا ..........

دستهای پر محبتت رو بر دلهای دردمند و زخم خورده ما بکش .

آقاجون تشنه ی دیدار توام . راهم میدهی آیا؟؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟........

 

 

توکلم بر خدا 

و به امید دستهای یاریگر تو یا اباصالح المهدی(عج)