سلام علی ال یاسین .
آقای من مهدی موعود . آرزوی همه منتظران سلام .
سلام آقاجان . این روزها همه تلخ است و به یادماندنی . میدونم که بیاد ماندنیست ...............
این روزها معنی و مفهوم خیلی کلمات و سخنها و مفاهیم ناب در ذهنم بازسازی شده . اونقدر عمیق اثر گذار شدن که گاهی از این همه سطحی نگری خودم متعجب میمانم . اقاجون ...............
کمی قبل تر وقتی کسی به وبلاگم میومد و به بعضی نوشته هام ایراد میگرفت . یا میخندید و مسخره میکرد و میگفت که تو چقدر احمقانه و کورکورانه فکر میکنی و مینویسی........... برداشتم این بود که او خودش خیلی سطحی و کودکانه به یگانگی خدای محمد(ص) و به رسالت محمد(ص) و به امامت و ولایت 12 جانشین او ایمان آورده و بعدها در سنین جوانی که مورد سوال و پرسش قرار گرفته به خاطر کمبود و کسری و ضعفی که در پایه و اساس ایمانش وجود داشته خطش عوض شده .................
ولی حالا .............
ولی این روزها .........
ولی در تمام این ایام سخت و تلخی که دارم تجربش میکنم . گاهی در خلوت خودم و خدای ارحم الراحمین ازش میخوام . بهش التماس میکنم که من رو لحظه ای . آنی به خودم وا نگذاره ........ التماس میکنم که به بزرگی خودش من رو ببخشه و نگذاره این روزها که قدمهام لرزان و کلامم مقطع شده دست یاریگر حجت خودش رو از پشتم بر نداره ...............
که من ضعیفتر از اونی هستم که بتونم در این شرایط بی پشت و پناه و بدون توکل به او قدم بردارم ..........
و البته آقای من . یا اباصالح المهدی . اقاجان خودت خوب میدونی که آدمی نبودم که به این حرفهای دلخوش کنک اطرافیانم بتونم دلخوش کنم .......... دهنم با این آبنبات چوبی ها شیرین نمیشه . اون روزهای اولی که ذهن همه بروبچ آشفته بود یکی از همین بروبچ یه نسخه از همین کتابها و جزوه های روانشناسی .و جلساتی که برای ایجاد اعتماد به نفس و انرژی درونی و یک سری از همین حرفها تجویز کرد که ............... دهن من یکی که شیرینی این دردودلکردنها رو چشیده بودم شیرین نمیکرد .
البته بعضی کتابهای معتبر رو گاهی میخونم ولی .........
ولی ...........
به امید دست یاریگر تو یا صاحب الزمان
از خدا بخواهیم همواره چنین بمانیم...