ای امید لحظه های انتظار *** ای پرنده ی سپید آرزو
خانه ی تو قلب کوچک من است *** در کدام سمت می پری . بگو
با دو بال جادوی خیال خود *** آسمان به آسمان پریده ام
دیده ام هزار کهکشان ولی***ماه روشن تو را ندیده ام
کی دوباره آشیانه می کنی ***در نگاه چشمهای خسته ام
تا که پر شود ز گرمی امید ***آشیانه ی دی لشکسته ام
روزهای تلخ غصه را بگو ***بگذرند مثل برق و مثل باد
تا دوباره . بازگردد از سفر ***قاصد تمام لحظه های شاد
اگر در سوگتـان دل گشـت غمناک اگــر از داغتـــان شـد دیــده نمنـــــاک
گواه عشقِ ما این «دیده» و «دل» رساند «اشک» و «غـم» ما را بهمنزل
امیدم همیشه به دستهای یاریگر شماست یا اباصالح المهدی(عج)
مگر نه پیامبر در واپسین لحظات عمر مبارکش به حضرت زهرا علیهاالسلام روى کرد و گفت: از هجرت من نالان مباش که تو نخستین کسى باشى که به من بپیوندى! پس حال که ساعاتى چند به دیدار پدر باقى نمانده، جا ندارد که زهرا برنجد و براى على ـ بیش از این ـ از ظلم روزگار گلایه کند! ولى شاید بیشتر به حال على مىگریست که پس از او سالهاى زیاد، باید غریبوار زندگى کند.
فرا رسیدن غروب گل محمدى را به پیشگاه فرزند داغدیدهاش ولى الله الاعظم ارواحنا فداه و سیل پیروان درگاهش که در غم جانسوز آن حضرت دیدههایشان روان و قلوبشان نالان است، تسلیت عرض نموده و امیدواریم هر چه زودتر آن منتقم حقیقى از پشت پرده غیبت بیرون آید و انتقام مادرش را از غاصبان و ستم گران باز گیرد . فرا رسیدن ایام فاطمیه تسلیت باد