آقاجان ایندفعه رفتم سر مکتخانه قدیم خودم . مداد شمعی هام رو برداشتم
کشیدم ........کشیدم . مداد شمعی با خطی رنگ وارنگ سلام بر شما و آل یاسین فرستادم . صلوات بر محمد و آل محمد(ص) ..........و گوشه ی اون یک جمله امضاء زدم
آقاجان ..........فقط التماس دعا
توکلم بر خدا
و به امید دستهای یاریگر تو یا اباصالح المهدی(عج)
سلام علی ال یاسین ....
سلام بر گل نرگس. یوسف زهرا. منتقم فاطمه. اباصالح المهدی (عج)
آقاجان خیلی وقت بود اینجا هم از دل نمی نوشتم . از استخوانهای لای زخم . از نمکهای روی زخم ................
من بودم و تنهایی و یک سکوت
به سردی شبهای زمستان
تکه زغالی نیم سوز
من بودم و تنهایی و یک سکوت
آقاجون هنوز هم ......
توکلم بر خدا
و به امید دستهای یاریگر تو یا اباصالح المهدی(عج)